اطلاع رسانی

دوستان عزیز سلام

حالتون چطوره

خیلی از دلنوشته های سربازی دوستای خوبم هنوز در سایت گذاشته نشده

ظاهرا دوستان خط هاشون شون رو عوض کردن و اونطور که باید اطلاع رسانی می کردیم میسر نشد

با این حال هر کسی که فکر می کند پیش ما دلنوشته دارد و می خواد انتشار یابد در نظرات اسم و فامیل و چهار رقم شماره اخر خود را اعلام کند تا دلنوشته اش در وبلاگ قرار گیرد...

این نوشته هایی که میبینید در وبلاگ گذاشته شده قبل از نوشته شدن اجازه انتشار آن گرفته شده است... با این حال اگر کسی بعدا نظرش عوض شد می تواند قسمت سیاه شده شماره خود را به ما ارسال کند تا ما پست مربوطه را حذف کنیم...

.

.

.

و در آخر چقدر زود گذشت

شش سال گذشت

اونموقع بهتر بود یا الان؟

من که می گم اونموقع بهتر بود...

و بعد خدمت ما دیگه اون دلخوشی رو نداشتیم

موفق و موید باشید

پیشوا احمد پور

عکس اصلی پست ها هیچ ارتباطی با دلنوشته سربازی ندارد  و صرفا از سایت ها جمع آوری شده است

نوشته از پیشوا احمد پور

تایپ شده:

"

به نام یگانه بی همتا

زندگی همواره در حال گذر است ، بدون وقفه...!

هنر در این زندگی ، چگونه گذر کردن است ، فکر کردن برای ساختن آینده ای روشن است...!

گذشته دیگر تمام شده است،آینده را مگذار تمام شود.

از طرف پیشوا احمد پور

کردستان - بانه

گروهان 2 گردان2

عکس از نوشته در ادامه مطلب

سال نو مبارک

سال نو بر همه شما عزیزان مبارک باد

جعفر غفاری

عکس اصلی پست ها هیچ ارتباطی با دلنوشته سربازی ندارد  و صرفا از سایت ها جمع آوری شده است

نوشته از جعفر غفاری

تایپ شده

"

اندر دل ما تویی نگارا             غیر از تو همه کلوخو سنگو خارا

الان یه هفتست اینجام مثل یه سال برام گذشته

نه اینکه غذا و خوراک و آب و هوا باشد

فقط دلم تنگ شده برا خانوادم و همه کسایی که دسشون دارم.تلفنها هم خرابه نمی تونم به کسی که دلم می خواد باهاش حرف بزنم

زنگ بزنم هییییییی

جعفر غفاری گروهان 5 گردان 032

عکس از نوشته در ادامه مطلب

اهون و علی

عکس اصلی پست ها هیچ ارتباطی با دلنوشته سربازی ندارد  و صرفا از سایت ها جمع آوری شده است

 

تایپ شده:

"حرف های ما هنوز نا تمام

تا نگاه  می کنی وقت رفتن است

باز هم همان حکایت همیشگی

پیش از آنکه با خبر شوی

لحظه عزیمت تو ناگزیر می شود

آه ای دریغ و درد!

ناگهان چقدر زود دیر می شود.

از طرف اهون و علی - کوردستان - سقز

95/6/4

"

عکس از نوشته در ادامه مطلب

پیمان دیندار

عکس اصلی پست ها هیچ ارتباطی با دلنوشته سربازی ندارد  و صرفا از سایت ها جمع آوری شده است

نوشته از پیمان دیندار

تایپ شده:

"بنام خدا

من پیمان دیندار ساکن شهر اردبیل هستم من در طول زندگی و حتی در زمان دانشگاه و طول دوران تحصیلم اصلا به فکر سربازی  و خدمت سربازی رفتنم فکر نمی کردم  و فقط و فقط از اطرافیانم  و دوستانم که به خدمت سربازی می رفتند خاطراتشان را برایم می گفتند و من هم اصلا فکر نمی کردم که روزی برسد که خدمت سربازی را تجربه کنم و به مملکت خودم خدمت کنم اینجا که هستم تنها امیدم و دلخوشی خود را کنار دوستانم دارم . امروز روز 4 ام  است  به امید آنکه روز های خوبی را از اینجا با خود ببریم

با تشکر پیمان دیندار سرباز آموزشی جمیع گردان دوم  032 نصر مرکز آموزشی 03 شهید برخورداری: جناب

95/6/4

"

عکس از نوشته در ادامه مطلب

محمد لطفی

عکس اصلی پست ها هیچ ارتباطی با دلنوشته سربازی ندارد  و صرفا از سایت ها جمع آوری شده است

نوشته از محمد لطفی

تایپ شده:

"بسمه تعالی

من محمد لطفی ساکن شهر بوکان هستم و همیشه به خودم می گفتم سربازی نمی رم هیچ وقت برای این نظام پوتین نمی پوشم ولی خودم با دست خودم آمدم واقعا اینجا آدم غرورش می شکنه

یعنی تنها دلخوشی من دوستام بودن که اطرافم بودن از همه شون متشکرم  به خاطر خوبی که در حق من کردن

خیلی آقاین خدایا آرزوی موفقیت برای همه سربازان این مملکت را دارم چون سرباز از سرباز این مملکت بدبختر نیست یعنی غذایی به ما می دهند که فقط از روی گرسنگی می خوریم و گرنه هیچ کس حاضر نیست به آن لب بزند خلاصه کلام سخت ترین مرحله زندگی پسران ایران است در هر حال موفق باشید

دوست دار شما محمد لطفی

گروهان 2 - گردان  032 نصر

"

عکس از نوشته در ادامه مطلب

هادی اکلیمی

عکس اصلی پست ها هیچ ارتباطی با دلنوشته سربازی ندارد  و صرفا از سایت ها جمع آوری شده است

نوشته از هادی اکلیمی

تایپ شده:

"

به نام خدای عادل

من هادی اکلیمی سرباز آموزشی جمعی گروهان پنجم گردان 032 نصر از مرکز آموزشی شهید برخورداری هستم.

حس خیلی بدی دارم وقتی متاهل باشم و جزء متاهل ها حساب نشم مثل اینکه متاهل بودن فقط و فقط به اسم تو شناسنامه یا ذکر یه جمله عربی ست

؟؟؟ قابل توصیف نیست و فقط به امید آینده ی با عشقم بودن این روزها را سپری می کنم چون شرط ازدواجم این بوده ، خلاصه دلم برای عشقم ، خانواده م تنگ شده ، هیچ چیز سربازی سخت تر از دلتنگی غروب هاش نیست سه روز ابری دلم تموم شده بقیش هم تموم می شود

اهل تبریز هستم ،

با امید به آینده زندگی را ادامه می دهم

"

عکس از نوشته در ادامه مطلب

حمایت از تولید ملی به چه قیمتی ؟

حمایت به چه قیمتی؟

والا چی بگم اینقد که محصولات ایرانی بهم ضربه زده محصولات چینی از نوع درجه پایین و پایینترش هم نزده

کیفیت محصولات افتضاحه

قیمت ها سه چهار برابر شده

لاقل انتظار داریم قیمت که می ره بالا دیگه کیفیت نیاد پایین

لعنت به کم فروشان

نوشته از ؟؟؟

عکس اصلی پست ها هیچ ارتباطی با دلنوشته سربازی ندارد  و صرفا از سایت ها جمع آوری شده است

نوشته از ...

تایپ شده:

"

من ؟؟؟ قاسمی ؟؟؟  ؟؟؟ بچه تبریز آخر سر اومدم خذمت سربازی الان سه روز گذشته  و بچه ها رفتن مرخصی ما هم با چند تا از دوستام نشستم منتظر فردام تا خانوادم بیان تا اونا رو ببینم خیلی خیلی خیلی خیلی سخته سخته دوری از خانواده مخصوصا از مادرم خیلی سخته به خدا خیلی دوستای خوبی پیدا کردم اینجا دوستام به من لطف دارن دوستای زیادی پیدا کردمو بگو بخند ، خیلی سخته بازم می گم ؟؟؟ ؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟ ؟؟؟؟

گروهان 2 اسایشگاه ؟ مادر دوست دارم  داداش حسین دوست دارم    بابا دوست دارم

"

عکس از نوشته در ادامه مطلب...