عکس اصلی پست ها هیچ ارتباطی با دلنوشته سربازی ندارد و صرفا از سایت ها جمع آوری شده است
نوشته از نوید جعفری اهل همدان...
تایپ شده:
"
سه روز گذشت بقیشم مثل همین 3 روز می گذره
اینم از این ، این نیز بگذرد...
نوید جعفری 95/6/4
"
عکس از نوشته در ادامه مطلب...
عکس اصلی پست ها هیچ ارتباطی با دلنوشته سربازی ندارد و صرفا از سایت ها جمع آوری شده است
نوشته از سرباز سعادتی که نام کاملشون رو ذکر نکردند...
تایپ شده:
"
به نام خداوند زیباییها و سختیها
از سخت ترین دوران زندگیم سه روز هم گذشت امروز سومین روزی هست که از جمع خانواده و از جمع دوستانم دور هستم دلم برای همه تنگ شده با وجود اینکه امکان مرخصی برای روزهای چهارم و پنجم را داشتم اما می دانستم اگر بروم دلم بیشتر تنگ می شود و ماندن را به رفتن ترجیح داد...
بیشتر از همه دلم برای مادرم تنگ شده
سعادتی
"
عکس از نوشته در ادامه مطلب...
عکس اصلی پست ها هیچ ارتباطی با دلنوشته سربازی ندارد و صرفا از سایت ها جمع آوری شده است
دوست خوبم فتاح میلان اهل ماکو و خیلیم با روحیه بودند...
آخرش روحیشو فک کنم باخته بودن :|
نوشته از فتاح میلان
تایپ شده:
"
به نام خدا
in the name if father
من آدم مغروری بودم و حاضر جواب ، آدمی نبودم که حق کسی را ضایع کنم و به هر کسی هم اجازه این کار را نمی دادم تو این سه روز سربازی چیزی که مشاهده کردم شکستن غرورم بودم که تکه هایش را با جارو از روی زمین پاک می کردم و در داخل سطل آشغال می ریختم.
خلاصه سربازی یعنی چشم قربان ، بله قربان ، بدون آنکه دلیلی براش داشته باشی
بزرگی می گوید همیشه می شود تغییر مسیر داد...
بقیه در ادامه مطلب...
عکس اصلی پست ها هیچ ارتباطی با دلنوشته سربازی ندارد و صرفا از سایت ها جمع آوری شده است
مطلب به در خواست کاربر حذف گردیده است
عکس اصلی پست ها هیچ ارتباطی با دلنوشته سربازی ندارد و صرفا از سایت ها جمع آوری شده است
رضا نوظهور عزیز...
چفین رضا
یاخجیسان 
نوشته از رضا نوظهور
تایپ شده:
"
به نام خدا آسایشگاه 1
من سرباز آموزشی رضا نوظهور جمیع گروهان دوم گردان 032 نصر مرکز آموزشی 03 شهید برخورداری هستم.
اموزشی سختی ندارد فقط دل تنگی و دوری از خانواده علتی شده که آموزش به دوران سخت زندگی مان تبدیل شود
دوست عزیزم برای شما آرزوی بهترین ها را در تمام مراحل زندگی از خداوند منان خواستارم
اردبیل استان ؟؟؟ ( عدم توانایی در خواندن )
یاشاسین علی دائی افتخار ایران
رضا نو ظهور مغانلو 95/6/3
"
عکس از نوشته در ادامه مطلب...
عکس اصلی پست ها هیچ ارتباطی با دلنوشته سربازی ندارد و صرفا از سایت ها جمع آوری شده است
سعید منافی اهل اردبیل و یه جورایی آقای بازیگوش...
گروهان که هیچ گردان از دستش به زنهار آمده بود
نمی دونم کجا افتاده بودن ایشون...
نوشته از سعید منافی
تایپ شده:
"
به نام خدا
با سلام سعید منافی هستم. روز سوم آموزشی سخت نیست فقط دلتنگی دلتنگی دلتنگی
بقیش آسونه. امید به موفقیت همه سربازها
دوستون دارم
اردبیل اسایشگاه 1
با تشکر
ساعت 12:10 95/6/3
"
عکس از نوشته در ادامه مطلب...
عکس اصلی پست ها هیچ ارتباطی با دلنوشته سربازی ندارد و صرفا از سایت ها جمع آوری شده است
احمد قریشی عزیز دقیقا همینطوره رفیق دامام 
تایپ شده:
"
حس دوری بعد از وابستگی رو فقط تو سربازی میشه حس کرد.
تمام
"
عکس از نوشته در ادامه مطلب...
عکس اصلی پست ها هیچ ارتباطی با دلنوشته سربازی ندارد و صرفا از سایت ها جمع آوری شده است
جعفر کاظمی عزیز از ارومیه نمی دونم کجا افتادن شاید دوره کد خوردن...
کلا جعفر قیافتم یادم رفته هی فک کردم ولی یادم نیومد که نیومد :|
نوشته از جعفر کاظمی
تایپ شده:
"
با سلام به نام خدا
من جعفر کاظمی از ارومیه هستم اون جور که تعریف می کردن زیاد سخت نیست تا حالا اینقدر دلتنگ خانه نشده بودم
بچه های گردان بسیار قدر شناس قدر دان هستن ، لازم به ذکر هر کاری اولش سخته اما با مرور عادت می کنیم
خوب پیش میره
"
عکس از نوشته در ادامه مطلب...
عکس اصلی پست ها هیچ ارتباطی با دلنوشته سربازی ندارد و صرفا از سایت ها جمع آوری شده است
آقا مهران سعادتیان عزیز همشری خودم فک کنم افتادن پسوه...
چون می گذرد غمی نیست...
نوشته از مهران سعادتیان
تایپ شده:
"
به نام خدا من مهران سعادتیان ساکن ارومیه کورد زبان مدتی است دورم از خانه ولی چون می گذرد غمی نیست
روز سوم هست ساعت 11:35 دقیقه زیر درخت در سایه کنار دو دوست
"
عکس از نوشته در ادامه مطلب...
عکس اصلی پست ها هیچ ارتباطی با دلنوشته سربازی ندارد و صرفا از سایت ها جمع آوری شده است
این نوشته از برادر اردبیلیمون یوسف فخام می باشد که افتاده بودند مشهد
اینجور افراد قدر پدر رو می دونن واقعا
نوشته از یوسف فخام
تایپ شده:
"
بسم رب الشهدا
سلام
یوسف فخام هستم اهل اردبیل روستای دملق
اگه چاره داشتم هیچ وقت از پدرم جدا نمی شدم الانم که سه روزه تو پادگانم جز پدرم دلم کسی رو نمی خوادخودم نامزد دارم ولی تو زندگی کسی برای من اندازه پدرم نه ارزش داره نه واسم مهم.
امیدوارم که همه قدر پدرشونو بدونن و چقدر بتونن نذارن پدرشون اذیت بشه.
خدایا مرا هیچ وقت تو زندگی بدون پدر نکن. عامین یا رب العالمین
سوم شهریور 95
"
عکس از نوشته در ادامه مطلب...
